جامعه شناسی گروههای اجتماعی

گروه به چه معناست؟ و گروههای اجتماعی به چه چیز اطلاق می شود؟

برای شناخت گروه نیاز به تعریف آن داریم: به دو یا چند نفر که رابطة متقابل دارند و گرد هم می‌آیند تا به هدف‌های خاص دست‌یابند، گروه می‌گویند.

گروه های اجتماعی فن نهان

انواع گروه گروه ها در یک تقسیم بندی به دو دستة «گروه رسمی» و «گروه غیر رسمی» تقسیم می‌شوند.لطفا برای اطلاعات بیشتر به سایر پست های گروه فن نهان در مشهد به اینجا سری بزنید. گروه‌های رسمی: در ساختار‌های سازمانی شکل می‌گیرند و شرح وظایف مشخصی دارند و هدف‌های معینی را دنبال می‌کنند. مثل کمیتة انضباطی دانشگاه که گروهی رسمی است یا شورای فرهنگی دانشگاه که وظایف و هدف‌های مشخصی دارد و تصمیم سازند در ضمن افراد عضو آن می‌دانند باید چه کاری را دنبال کنند. گروه‌های غیررسمی: در واقع همان نیازهای اجتماعی افراد می باشد. برای مثال بعضی افراد که نیروی رسمی آستان قدس هستند ممکن است با هم یک گروه دوستی تشکیل دهند. این گروه دوستی گروهی غیر رسمی است اگر چه افراد در سازمان رسمی هستند. تقسیم بندی دیگری دربارة گروه داریم که آن را به چهار بخش تقسیم کرده است: گروه حاکم: سیستم های تصمیم ساز هستند مثل مدیران و معاونان. گروه تخصصی: افرادی هستند که کار مشخصی را به طور تخصصی انجام می‌دهند. مثل کمیته انضباطی دانشگاه، کمیتة جذب در موسسات، کمیته‌های پژوهشی و کمیتة آموزشی. گروه‌های ذی نفع: افرادی که در واقع زیر دست هستندولی موضعی را انتخاب کرده‌اند. مثل افراد حق الزحمه که ساعتی حقوق می گیرند، این‌ها نه بیمه‌اند و نه از منافع و رفاهی سازمانی بهره مند می‌شوند یا گروه‌های دانشجویی که در مقابل گروه حاکم یا گروه تخصصی، یک جبهه تشکیل می‌دهند.  گروه دوستی: که بیشتر شامل تشکل‌های فرهنگی است که ویژگی های مشترکی دارند. گروه‌های هم سن یا یک تیم فوتبال نمونه ای از گروه‌های دوستی هستند. از این چهار گروه دو گروه اول رسمی و دو گروه دیگر غیر رسمی هستند.

گروه اجتماعی- فن نهان

 دلیل پیوستن به گروه متأسفانه بعضی از افراد عضو تشکل‌های فرهنگی دید طلبکارانه‌ای نسبت به مسئولین دارند.افراد وقتی عضو یک تشکل می شوند ازآن‌ها پول نمی‌گیریم ولی به طور معمول باید پول بدهند؛ چون این تشکل‌ها مثل یک دانشگاه است و اعضاء در این تشکل‌ها توانمند می‌شوند، از منافع گروهی سود می برند، ارتقاء می یابند، به برخی از نیاز‌هایشان پاسخ داده می‌شود و بسیاری از استعداد‌های بالقوه‌شان به بالفعل تبدیل می شود و… .

مطالبی مرتبط با فن بیان که ممکن است بپسندید : پکیج جامع توانمندسازی فردی عمل به دانسته ها

 چرا مردم گروه تشکیل می‌دهند؟ شش دلیل برای آن مطرح شده‌است:

? امنیت: از تنهایی نجات می‌یابند. با عضویت در گروه احساس قدرت بیشتری می‌کنند و در برابر تهدید‌ها مقاومت می‌کنند. ? پایگاه یا مقام: به شهرت می رسند و از شخصیت و احترام برخوردار می‌شوند. ? احساس ارزش شخصی: دارای شخصیت و احترام در گروه و خارج از گروه می‌شوند. ? وابستگی: بسیاری از نیاز‌های عاطفی افراد تامین می‌شود. ? قدرت: دست خدا با جماعت است «ید الله مع الجماعه». گروه کاری می‌کند که یک فرد نمی‌تواند آن را انجام دهد. ? تأمین هدف: زمان زیادی طول می‌کشد تا فرد به هدفش برسد اما در سایة همکاری کار‌های مشکل آسان می‌شود.

  مفاهیم اصلی در گروه ? نقش ? هنجار ? انسجام ? اندازه یا بزرگی گروه ? ترکیب گروه ? مقام فردی

 نقش هر فردی ممکن است چند نقش داشته باشد هم نقش همسر و فرزند و هم نقش معلمی داشته باشد. افراد درگروه نقش‌های مختلفی دارند و این نقش جزء جدا نشدنی گروه است و تاثیر آن در گروه محوری. برای بهبود فن بیان خود به پست های ما سری بزنید. برای مثال منافقین در ابتدای انقلاب به افراد نقش‌های مختلفی در گروه می‌دادند و گاه می‌دیدیم در سیر یک نامه نقش‌های بسیاری تولید می‌کردند که موجب توسعة گروه منافقین در ابتدای انقلاب بود. در بعضی تشکل‌ها افراد، بسیار نقش دارند یعنی هر فرد به اندازة نقشی که در گروه دارد احساس مسئولیت، وابستگی، همراهی و همکاری می‌کند. هنجار

هنجار‌ها رفتار گروه را کنترل می‌کند و آن ارزش‌هایی است که گروه پذیرفته‌اند مثل نوع لباس یا نوع تعاملات. برای مثال در برخی تشکل‌ها ارتباط بین دو جنس متفاوت یا نهادینه شده و یا از قبل مشخص شده‌است. این یک هنجار است و افراد نمی توانند هنجار‌ها را بشکنند. اما هنجار یک گروه می‌تواند با هنجار گروه دیگر متفاوت باشد.

آیا مدیر گروه می‌تواند هنجار‌ها را تغییر دهد؟

پاسخ مثبت است اما تاحدی و با شروطی؛ مدیر می‌تواند برای یک سری از هنجارها پاداش مشخص کند و یک سری گزینه‌هایی را چه رسمی و چه غیر رسمی به گروه بدهد که در بلند مدت تاثیر گذار خواهد بود ولی چندان نمی‌تواند هنجار‌های گروهی را مد نظر قرار دهد.  انسجام به طور کلی انسجام خوب است یا بد؟

نکته‌ای بسیار ظریف اینجاست (که در جدول نشان داده شده) وقتی انسجام گروه در خدمت هدف‌ها گروه باشد خوب است و باعث افزایش بهره وری می شود. اما اگر هدف‌های گروه و افراد در راستای هم نباشد انسجام بسیار باعث کاهش بهره‌وری می شود. بعضی افراد معتقدند که تشکل مانند پاتوق باشد که افراد به آن رفت و آمد داشته باشند، مهم نیست که کاری انجام شود یا نه؛

درکوتاه مدت اشکالی ندارد اما در بلند مدت خطری جدی است زیرا هدف‌های تشکل را زیر سوال می برد و ممکن است انسجام افراد برخلاف هدف‌های تشکل باشد. اگر انسجام کم باشد مادامی که در مسیر هدف‌های گروه باشد باز هم در بهره وری افزایشی متوسط دارد. اگر مقایسه کنیم انسجام کم در مسیر هدف‌ گروه بهتر از انسجام بسیار بر خلاف هدف گروه است.

برای مثال دیده‌ایم که اعضاء یک تشکل بعد از نماز در مسجد دور هم جمع می‌شوند و می‌گویند و می‌خندند در مسجد هم دعای توسل می‌خوانند این انسجام بین افراد گروه است اما برخلاف هدف‌های تشکل می‌باشد. اگر انسجام کم باشد و در مسیر اهداف هم نباشد دیگر بود و نبودش یکی است.

 اندازه یا بزرگی گروه در تحقیقی که رینگلمن (روانشناس آلمانی) انجام داده است نتیجة عملکرد فرد و گروه را در مسابقه طناب کشی نشان داد. در این آزمایش دو گروه سه نفری طناب را کشییدند؛ به طور طبیعی انتظار می رود عملکرد سه نفر حداقل سه تا یک نفر باشد اما رینگلمن مشاهده کرد که عملکرد گروه 5/2 برابر یک نفر است یعنی کمتر از گروه سه نفری.

نکته ‌این است که گاهی افراد در گروه تلاش کمتری می‌کنند چون دیده نمی‌شوند و احساس مسئولیت جمعی ندارند.

در این آزمایش وقتی تعداد افراد هر گروه به هشت نفر رسید گروه کار چهار نفر را انجام داد یعنی افراد احساس مسئولیت کمتری کردند؛ دلیل آن نقصان پذیری در گروه است و یکی از تفاوت‌های گروه با تیم در همین است.

گروه های اجتماعی- فن نهان پس وقتی اندازة گروه زیاد شود بهره‌وری کم می‌شود و گاهی برعکس در نتیجه اندازة گروه بستگی به هدف‌های گروه دارد. برای مثال تشکل شهید چمران می‌خواهد همایش «مثل چمران» برگزار کند این همایش طرح بزرگی است ولازمة آن درگیر کردن تعداد بیشتری از افراد گروه است. اما وقتی می خواهیم تصمیم کوچکی را بگیریم لازم نیست همه را دعوت کنیم. پس برای کارهای بزرگ گروه بزرگتر و برای کارهای کوچک گروه کوچکتر لازم است.

 تعداد گروه:

گروه کوچک به طور معمول هفت یا پنج یا سه نفر است.

گروه بزرگ دوازده بیست یا سی نفر است.

 ترکیب گروه بهتر است که افراد گروه مهارت‌ها و تجربه ها و سنشان متفاوت باشد. برای مثال اگر شما بخواهید شورای مرکزی تشکیل دهید یا کمیتة علمی بگذارید بهتراست بسیار از یک جنس نباشید چون بهره‌وری بالاتر است. اما اگر فرهنگ‌های افراد مختلف باشد برای مثال از کشورهای مختلف یا از استان‌های مختلف باشند گذر زمان این مشکل‌ها را حل خواهدکرد. اگر مدیریت درکار باشد و اتحاد و انگیزه وجود داشته باشد و اگر هدف‌ها یکسان باشد،گذر زمان این تفاوت‌های فرهنگی را از بین می برد.  مقام فردی درگروه کسی که تجربة قبلی دارد یا کسی که مسئولیتی دارد یا سن و تحصیلات زیادی دارد ممکن است درگروه نقشی نداشته باشد اما یک مقام فردی دارد که باید به آن توجه شود و اگر توجه نشود ممکن است به انسجام گروهی لطمه وارد کند.

فن بیان خود را با ما و در گروه فن نهان قدرتمند کنید…

0 0 رای ها
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x