آینده خود را بسازید

نام کتاب: شاه کلید موفقیت، آینده خود را بسازید. نویسنده: آنتونی رابینز گردآوری کننده: معصومه نجارپور

زندگی ما زمانی که «می خواهیم» به چیزی دست یابیم یا کسی باشیم، متحول نمی شود بلکه زمانی متحول می شود که تصمیم بگیریم برای به دست آوردن چیزهایی متعهد و مصمم باشیم. بسیاری از افراد بدون این که از پیش تصمیم بگیرند کجا می خواهند بروند، مقصدشان کجاست و چگونه کسی می خواهند باشند، وارد رودخانه زندگی می شوند. پیش از آنکه از این موضوع آگاه شوند رودخانه آنان را با خود می برد و از آنجا که هیچ طرح و نقشه ای ندارند اجازه می دهند رودخانه در تندآب ها و پیچ و خم ها برای آنان تصمیم گیری کند. سرانجام یک روز که چشم می گشایند خودشان را در قایقی بدون پارو ته آبشار می یابند. چگونه می توان از سقوط از آبشار جلوگیری کرد؟ نخستین گام آگاهی از این امر است که شما فقط با گرفتن یک تصمیم می توانید در هر لحظه هر چیزی را در زندگی تان تغییر دهید.

?در ادامه میتوانید فایل پی دی اف خلاصه کتــــــاب را

پـــس از پر کـــــــــــردن فرم مربوطـــــــــــه

به راحتــــی در ایمیل خود دریافت کنید.?

6 شاه کلید استفاده کارآمد از قدرت تصمیم گیری

 از نیروی نهفته در تصمیم گیری آگاه باشید.  تصمیم گیری دشوارترین بخش کار است. پس تصمیم های خود را سریع بگیرید. تا می توانید تصمیم بگیرید. ماهیچه های تصمیم گیری همچون ماهیچه های بدن با استفاده بیشتر پرورش می یابند. از تصمیم های خود درس بگیرید. اگر از مشکلات و شکست ها (به تعبیر عامیانه)، برای گرفتن تصمیم های بهتر در آینده استفاده کنید، می توانید از هدر رفتن وقت، انرژی، پول و احساس درد جلوگیری کنید. نسبت به تصمیم های خود وفادار بمانید و در عین حال انعطاف پذیر باشید. به دنبال هدف اصلی بروید ولی نباید به وسیله ها و راه و روش ها بچسبید و چشمتان را به روی فرصت های تازه ببندید. از تصمیم گیری لذت ببرید. هر تصمیم فرصت هایی تازه در پیش روی شما قرار می دهد و تصمیم های کوچک شما می توانند تحولات مثبت گسترده ای در زندگی تان به بار آورند. اگر می خواهید در هدایت قایقتان در رودخانه زندگی موفق باشید و از این سفر لذت ببرید، لازم است گام هایی در این راه بردارید.

[gravityform id=”31″ title=”true” description=”true”]  گام نخست: در مورد معیارها و کیفیت زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید. پرسش های زیر را روی کاغذی بنویسید و در چند سطر به آنها پاسخ دهید: در ده سال آینده در کجا می خواهید باشید؟ چگونه کسی می خواهید باشید؟ زندگی تان را چگونه می خواهید سپری کنید؟  گام دوم: برای رسیدن به خواسته های خود طرحی مطمئن بریزید و در صورت تمایل نقشه ای بکشید. برای این کار از تجارب کسانی که دراین رودخانه سفر کرده اند استفاده کنید. علاوه بر آن این نقشه باید شامل تعهدات شما و فهرست کارهایی باشد که هر روز باید انجام دهید تا به سوی هدفتان پیش بروید.

 گام سوم: دست به عمل بزنید. از گذشته درس بگیرید اما تمرکزتان را بر اکنون قرار دهید و مهم تر از آن رو به جلو نگاه کنید. گام چهارم: موقعیت خود را ارزیابی کنید و ببینید در کجا قرار دارید. پیشرفت خود را پیوسته بسنجید. یادداشت برداری از رویدادهای روزانه، شیوه ای بسیار ارزنده برای ارزیابی پیشرفت های زندگی است. یادتان باشد اگر زندگی شما ارزشمند است، ارزشش را دارد که رویدادهای آن را در جایی ثبت کنید. گام آخر: از سفر لذت ببریید.

?در ادامه میتوانید فایل پی دی اف خلاصه کتــــــاب را

پـــس از پر کـــــــــــردن فرم مربوطـــــــــــه

به راحتــــی در ایمیل خود دریافت کنید.?

بخش دوم

مدیریت یعنی وقت خود را صرف تلاش برای کمک به موفقیت دیگران کردن. حرکت از رهبری مداخله جویانه به سمت هدایت گری، سپس به حمایت گری و در نهایت به واگذاری مسؤولیت و این مثل حرکت روی ریل است. بزرگترین مشکل پدرها و مادرها و مدیران این است که پس از راهنمایی فرزندان یا کارکنان، ناگهان ناپدید می شوند و فقط زمانی سروکله شان دوباره پیدا می شود که خرابکاری رخ داده باشد.

پنج گام کلیدی که مدیران باید هنگام آموزش مطلبی به کسی بردارند:

به او بگوییم چه باید بکند.  به او نشان دهیم چه باید بکند (سرمشق او شویم). بگذاریم او تلاش خود را بکند.  اعمال او را مشاهده کنیم. تشویق پیشرفت ها همراه با اصلاح خطاها

توانمندسازی یعنی این که به افراد کمک کنیم به آن درجه از مهارت و اطمینان دست یابند که بتوانند و این احساس را داشته باشند که می توانند از پس مشکلات برآیند. آن گاه کارکنان، شرکتی را که در آنجا کار می کنند متعلق به خود می دانند و می توانند تصمیم های بهتری بگیرند.

بلانچارد در کتاب «دیدار مدیر یک دقیقه ای با میمون» می گوید: زمانی که کارمندی پیش تو می آید و می گوید: «من به مشکل برخورده ام»، بهتر است مراقب باشی چون میمون او آماده پریدن روی دوش توست.میمون را باید کشت یا تغذیه کرد. اگر تو به مراقبت و تغذیه میمون های او بپردازی این تو هستی که در خدمت او قرار می گیری. البته منظور این نیست که از زیر بار مسؤولیت شانه خالی کنیم بلکه باید ببینیم چگونه می توانیم دیگران را به مرحله ای برسانیم که بتوانند از میمون های خود مراقبت کنند.

چهار دستور برای مدیریت میمون ها:

لازم است میمونی را که با آن روبرو هستیم توصیف کنیم، ببینیم گام بعدی چیست و چه کارهایی باید انجام شود. باید مشخص کنیم میمون به چه کسی تعلق دارد. باید آن را بیمه کنیم بدین معنا که مطمئن شویم آن کار انجام و گام بعدی برداشته خواهد شد و ابتکار عمل به دنبال خواهید داشت. تعیین زمانی برای معاینه و رسیدگی به میمون.