تاثیر لحن بر سخنرانی
لحن چیست و چه ارتباطی با سخنرانی دارد؟ آیا لحن در سخنرانی تاثیر دارد؟ تاثیر لحن بر سخنرانی چیست و چرا باید در سخنرانی لحن مناسبی داشته باشیم در سایت فن نهان می توانید توانایی های نهان خود را کشف کنید و فن بیان و سخنرانی عالی داشته باشید. پس با ما همراه باشید و مقالات ما را دنبال کنید.
جایگاه لحن در ادبیات گفتاری و نوشتاری:
لحن یعنی آواز خوش و موزون، نوا، کشيدن صدا یا اجتماع حالت های صداهای مختلف (دهخدا)
لحن، نحوه خواندن و بيان کردن جملات است با توجه به شرایط موجود و فضای حاکم بر جمله و کل متن. باید دانست که به هنگام ادا کردن متن، نه تنها هر متن لحن خاص خود را می طلبد، بلکه هر بند و هر جمله نيز به تنهایی لحن خود را دارد و ممکن است در هر بند انواع و اقسام لحن ها و حالات به کار گرفته شود و در کنار این موارد در هر جمله، هر کلمه نيز می تواند شکل و آوای خاص خود را داشته باشد.
به عنوان مثال در شعر ها، قافیه ها وردیف ها در انواع مختلف، آواهای متفاوت و تلفّظ های گوناگون را می طلبند و یا ممکن است تأکید شاعر یا نویسنده در هر جمله کوتاه روی کلمه ای خاص باشد که با رعایت لحن کامل و علائم نگارشی و احوال نویسنده شکل خاصّی به خود می گیرد.
با لحن می توان به کلام و کلمه جان بخشید و روح داد.
می توان ادبیات گفتاری یا نوشتاری را دلنشین و زنده کرد.
استفاده از لحن یعنی به کار بردن تمامی وجود و احساسات در بیان یک چیز.
لحن شیوا و ناب، بیانگر صفا و صداقت نویسنده و یا گوینده است.
با استفاده از لحن مناسب منظور و مفهوم کلام به مراتب بهتر منتقل می شود.
میزان تاثیرگذاری در مخاطب افزایش و میزان سوء برداشت ها و سوء تفاهم ها کاهش پیدا می کند.
انواع لحن :
لحن جملات پرسشی جمله ی پرسشی که سوالی را مطرح می کند، بایکی از کلمه های «آیا»، «چرا»، «چگونه»«کجا» و… همراه است واین خود نشانه ای از وجود پرسش در کلام است. در بسیاری از جملات، کلمه ی پرسشی (آیاو…) وجود ندارد وخواننده باید با نگاهی کلی به متن و دیدن علامت سوال لحن خود را شکل دهد؛ مانند: «به کجا چنین شتابان؟» (شفیعی کدکنی) در جملات پرسشی در بیشتر اوقات، تأکید کلام ابتدا در ادات پرسشی (آیا، چرا، چگونه و…) است وسپس برفعل؛
مثال: «توکجایی تا شوم من چاکرت چارُقَت دوزَم، کنم شانه سرت، ( مولوی،۲۸۱:۱۳۷۶)
لحن جملات عاطفی یا تعجبی جملات عاطفی که علامت تعجب(!) رادر پایان خود دارند، بیانگر عواطف نویسنده اند واحساساتی چون خشم، نفرت، شوق، لذت، تعجب و… هستندخوانندهاین جملات باید خودرا با احساسات نویسنده هماهنگ کند ولحنش رابراساس هریک از موارد نام برده شکل دهد. تأکید در این جملات معمولاًبرروی کلمه تعجبی است وکلمه پس از آن باید با احساس بیشتری خوانده شود:
مردم بالا دست چه صفایی دارند!» ( سپهری،۳۴۶:۱۳۷۸)
کاشکی جرتو کسی داشتمی یا به تودسترسی داشتمی» (خاقانی، ۶۷۵:۱۳۸۸)
لحن جملات توضیحی: این جملات که معمولاً به دو نقطه(:) ختم می شوند وتوضیح اصلی وجزء به جزء مطالب را پس از دو نقطه به همراه دارند، باید به نحوی خوانده شوندکه با رسیدن به این علامت(:) شنونده را منتظر شنیدن بقیه مطلب که مهم ترین قسمت آن نیز هست، نگاه دارد؛ مثال: «دوچیز محالِ عقل است: خوردن بیش از رِزقِ مقسوم، ومُردن پیش از وقتِ معلوم.» (سعدی،۱۸۲:۱۳۷۷)
لحن داستانی – روایی: حکایت، تعریف کردن صمیمانه داستانی کوتاه با آهنگی نرم و ملایم است به گو نه ای که شنونده یا از آن پند بگیرد و یا تحت تاثیر قرار بگیرد. آغاز چنین لحنی از گذشته با قصه خوانی ها همراه بود.
قصه هایی که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال می یافت و در بر دارنده مفاهیمی چون راد مردی، خوبی، از خود گذشتگی، بخشش و… بود و با عبارت ” یکی بود، یکی نبود ” آغاز می شدند. بعد از قصه، داستان ها و حکایت ها شکل گرفتند و با مفاهیمی چون آموزه های زندگی، پند ها و اندرزها همراه بوده اند . حکایت ها معمو لا با عباراتی نظیر ” آورده اند که … ” ، ” یکی را شنیدم … ” ، ” روزی … ” ، ” شندیدم … ” ، ” نقل است که … ” آغاز می شود؛ مانند :
” شبی یاد دارم که چشمم نخفت شنیدم که پروانه با شمع گفت : … “( سعدی ، ۱۳۷۶ :۱۸۶)
گاه نیز با نام و شغل افراد به شکل های ” خطیبی … ” ، ” یکی از حکما …” ، ” درویشی ” و… آغاز می شده اند؛
مانند این بیت از عطار ( فتو حی ، ۱۳۹۰ : ۹۵ ) : ” خسروی می رفت در صحرا و شخ با سپاهی در عدد مور و ملخ ”
بسیاری از حکایات فارسی پند آموزند و بسیاری دیگر طنز آمیز؛ بدین ترتیب خواننده حکایات باید در هنگام خواندن، با توجه به موضوع و محتوای هر حکایت، لحن خود را انتخاب کند تا به هدف اصلی نویسنده دست یابد.
برخی از حکایات فارسی، مسجع اند و خواننده باید با در نظر گرفتن سجع ها که همان قافیه ها در نثر هستند، کلامش را به شیوه ای بخواند که موسیقی ملایمی از آن ها ایجاد شود.
همچنین از ویژگی های حکایت ها داشتن اشعار فارسی و عربی است که به هنگام خواندن، لحن خواننده باید از نثر به شعر – اغلب شعر تعلیمی – بر گردد.
آثاری چون گلستان سعدی، بهارستان جامی، جوامع الحکایات عوفی، فرج بعد از شدت از تنوخی، کلیله و دمنه نصر اله منشی، مرز بان نامه سعد الدین وراوینی و…سرشار ازحکایت هایی به نثر فارسی اند:
مانند این متن از اسرارالتو حید: ” روزی شیخ را گفتند: یاشیخ! فلان مریدت بر فلان راه افتاده، مست وخراب. فرمود: بحمد الله که بر راه افتاده است، از راه نیفتاده است.
در شعر فارسی نیز حکایت های فراوانی وجود دارد؛ مثنوی مولوی، بوستان سعدی، حدیقه ی سنایی، منطق الطیر عطار، دیوان پروین اعتصامی و ده ها کتاب نظم ( شعر ) دیگر سر شار از حکایت های متفاوت اند.
در حکایت های منظوم ( به شعر ) علاوه بر موارد بالا، باید به وزن شعر و جایگاه قافیه و ردیف هم توجه کرد. موضوع اصلی حکایت، شخصیت های آن، فضا و سایر عناصر می توانند به خواننده در پی بردن و شکل دادن لحنش یاری بر سانند:
مثلا با خواندن تنها مصراع ” خرکی را به عروسی خواندند ” می توان حدس زد که این حکایت از نوع طنز است . یا خواندن عبارات ” یکی را از وزرا پسری کودن بود ” و ” دست و پای بر یده ای هزار پایی بکشت ” هر دو از گلستان سعدی، نشان از احتمال پند واندرز می دهد.
به طور کلی به هنگام خواندن حکایات باید :
موضوع و محتوا و فضای کلی متن را در نظر گرفت و لحن خاص رابر گزید.
آن را شبیه تعریف کردن یک واقعه یا حادثه ی پند آموز یا طنز خواند.
سجع ها را رعایت کرد و تاکید جملات را روی آن ها گذاشت.
اشعارداخل حکایات را با لحنی مناسب آن خواند.
علائم نگارشی را دقیق رعایت کرد تا تاثیر کلام بیشتر شود.
چون فردی که از قضیه آگاه است ، با آرامش و اطمینان آن را خواند.
با سکون ها و سکوت ها بر تاثیر کلام افزود.
به گونه ای خواند که شنو نه مشتاق و منتظر شنیدن بقیه ی ماجرا باشد.
سرعت خواندن حکایات کمتر از دیگر نوشته ها باشد.
نگاه خواننده در حین خواندن به فهم مخاطبان یاری رساند.
در میان لحن روایی به تغییر های مناسب آهنگ به تناسب شخصیت ها تو جه کرد. بارعایت دقیق فراز و فرودهای آوایی در لحن روایی متناسب با جریان داستان، حالت کشش وانتظاررادر شنونده برانگیزانیم و با ایجادگسست های آوایی و وصل و درنگ های مناسب، به گوش دادن تر غیب کنیم .
لحن جملات شرطی جمله ی شرطی جمله ای است که نیازمند جمله ای دیگر است تامعنی اش کامل شود. در این نوع از جمله ها معمولاً یکی از حروفِ«اگر»، «شاید»، «مگر»، «تا»و… به کار رفته است؛ پس به هنگام خواندن جملات مرکبی که یک جزء آن جمله ی شرطی است، باید از دولحن استفاده کرد.
به مثال زیرتوجه کنید:
«من چیزی به او نگفته ام مگر این که شما گفته باشید.» چنان که مشاهده می کنید، جمله اول یک جمله خبری است و تأکید جمله روی «من» است و باید آن را محکم تر خواند؛ اما در جمله دوم عبارت « مگر این که» باعث شکل گیری لحنی خاص می شود و در مواردی به حرکت چشم ها، صورت و حتی کل سر نیز می تواند منجر شود تا خواننده علاوه بر تبرئه کردن خود، شما رانیز متّهم کند. یا در جمله: «اگر تو به میهمانی می آیی، من هم می آیم.» دو جمله به یکدیگر وابسته اند و مشاهده می شود که آمدن «من» مشروط است به آمدن«تو». در جمله اول کلمه «اگر» تأکید بیشتری می پذیرد اما می توان آن را با چند شکل متفاوت خواند:
الف- لحن انسانی خجالتی؛
ب- لحن انسانی خودخواه و فر صت طلب؛
ج- لحن انسانی صلح طلب؛ ولحن افرادی دیگر.
همچنین در هریک از این الحان می توان حرکات دست را نیز مدّ نظر قرار داد.
به بیت زیر توجه کنید: «اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را» (حافظ،۴:۱۳۸۲و۵)
اما اگر کلمه شرط با «وگر » همراه شود، نوعی تساوی بین دو جمله را ایجاد می کند وجمله سوم است که معنی آن را کامل می کند؛ به عبارت دیگر باید دو جمله ای که با« اگر» و «وگر» آمده اند را یکسان خواند وهر دو را با جمله سوم آن کامل کرد: «اگر دشنام فرمایی وگر نفرین دعا گویم جوابِ تلخ می زیبد لبِ لعلِ شکرخارا» (همان)
مطالبی که شما به آن علاقه مند هستید: |
چگونه در سخنرانی اعتماد به نفس داشته باشیم؟ |
لحن حماسی حماسه به معنای داستان دلاوری وشجاعت است؛ کسی که شعر حماسی را می خواند باید به گونه ای بخواند که این دلاوری ها را به شنونده منتقل کند؛ پس لحن حماسی لحنی کوبنده واستوار است و خواننده شعر حماسی، به ویژه شاهنامه فردوسی، باتوجه به ویژگی های این گونه اشعار باید لحن خود را متناسب با محتوای این اشعارکند؛ محتوای این اشعار بیشتر جنگ ها و نبرد های پهلوانان با یکدیگر، بادشمنان و با موجوداتی چون دیو واژدها وکارهای شگفت انگیز و خارق العاده است در هنگام خواندن شعر حماسی باید :
آهنگ شعر را که مساوی با «تَ تَن تَن،ت تن تن، ت تن تن، تَ تن» (فعولن فعولن فعولن فعل)است حفظ کرد؛ یعنی باید شعر را به لحنی بخواند که بعد از هر مصراع بتوان همان آهنگ را تکرار کرد؛ مانندشعر زیر :
” بــــه مغــز پشنگ انــدرآمــد شتاب تَ تن تن، تَ تن تن، تَ تن تن، تَ تن چو دیـــــــد آن سهی قـد افراسیاب تَ تن تن، ت تن تن، ت تن تن، ت تن ( فردوسی ، ۱۳۷۷: ۶۹ )
کشیدن آخرین بخش کلمه پایانی هر مصراع ( ایجاد کشش آوایی ) در بیت های زیر از فردوسی، آخرین بخش ” شتاب ” و افراسیاب ” ، ” اب ” است ؛ هم چنین آخرین بخش ” جای ” و ” راهنمای ” ” ای ” است که خواننده باید به هنگام خواندن، آن را بیش تر از کلمه های هر مصراع بکشد.
” به مغز پشنگ اندر آمد شتاب چو دید آن سهی قدّ افراسیاب ”
” خداوند نام و خداوند جای خـــداوند روزی ده رهنـــمای ” ( همان : ۲۴)
تاکید بیشتر روی صدای چرخشیِ ” ر” :
” یکی نامه باید چو برّنده تیغ پیـــامی به کردار غرّنده میغ ” (همان : ۸۷)
ادای درست و کامل تشدید ها مانند ” قدّ ” و ” برّنده ” در بیت های بالا و مثال زیر :
” تنش کرکس و شیر درّنده راست سرش نـــیزه و تیغ برّنـــده راست ( همان : ۷۰ )
حفظ آهنگی که شاعر در شعر خود و در یک مصراع یا یک بیت ایجاد می کند ؛ مانند صدای ” انُ ” در مصراع دوم بیت زیر :
” نیارست کردن کس ایدر گذر ز دیوان و پیلان و شیرانِ نر ” ( همان )
خواننده می تواند درحین خواندن متن های حماسی با استفاده از حرکات دست و بدن وحتی حالت های صورت، آن را ادا کند به گونه ای که مخاطب صحنه هایی را که می شنود، بتواند تجسم کند و با آن هم سو شود؛ مانند کاری که نقالان در گذشته در بسیاری از قهوه خانه ها در هنگام نقل داستان های شاهنامه انجام می دادند .
در حماسه ها غیر از توصیفات و مبالغه ها، گفت و گو هایی نیز وجود دارد که خواننده باید با در نظر گرفتن همه چیز و همه ویژگی های شخصیت ها، سخنانشان را با لحنی مناسب به زبان آورد .
حماسه ها، داستان های بلند وکاملی هستندو انواع لحن ها را در خود دارند؛ تعلیمی، غنایی، ستایش،مدح،وصف،گفت و گو و … و خواننده باید با توجه به همه شرایط موجود در متن به کار خود بپردازد و به این آهنگ های فرعی درفضای حماسه توجه داشته باشد .
یکی از ویژگی های داستان های حماسی، نامه نگاری های بین افراد مختلف مانند کیکاووس به رستم است. در این نامه ها معمو لا پس از ستایش خدا و شاه، حرف های فرستنده نامه زده می شود و در نهایت با تهدید یا وعده ای به پایان می رسد .
زاویه دید در حماسه ها به طور کلی سوم شخص ( دانای کل ) است.
فن بیان در مشهد آموزش فن بیان و سخنوری سخنرانی در مشهد چگونه خوب حرف بزنیم؟ چگونه مشتری جذب کنیم؟ آموزش فن بیان چگونه جذاب باشیم؟
لحن تغزّلی شعر تغزلی شعری است که با احساسات و عواطف انسان سر و کار دارد. شاعران احساسات لطیف خود را در قالب اشعار منتشر می کنند و این احساسات می توانند حالات مختلفی را به خود بگیر ند. سروده ها ممکن است از روی شادی سروده شده باشند یا از روی غم و غصه، به خاطر وصال و رسیدن به یار نوشته شده باشند یا ناشی از فراق و دوری از یار، مانند :
” شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد ! تو بــیا کــز اول شب در صبح بــاز باشد عجب است اگر تــوانم ز محبتت گریزم بــه کجا رود کبو تر کــه اسیر باز باشد … ” ( سعدی ، ۱۳۸۲ : ۴۶۴ )
عالی بود من که خیلی دوست داشتم