بهترین روش های خلاق حل مسئله
مغز انسان دارای توانمندی های بسیار بالا و متنوعی است اما پروفسور ادوارد دو بونو که خود متخصص تراز اول خلاقیت است جمله معروفی دارد که می گوید: مغز انسان برای خلاقیت طراحی نشده است. اما چطور چنین فردی که خود ذهن خلاق دارد. چنین جمله ای را رسما در کتابهای خود بیان می کند؟ روش های خلاقانه حل مسئله را در این مقاله به صورت علمی بررسی می شود.
با کمی توضیح روشن می شود که منظور وی این نیست که انسان نمی تواند خلاق باشد بلکه معتقد است: کاربرد اولیه و ابتدای مغز، تولید اندیشه های خلاق نیست؟ به این معنی که فاز اول و طبیعی ذهن، فاز خلاق نیست. سیستم عصبی مغز، ساز و کار ذهن و فرآیندهای فکر، تعقل و تخیل، همگی طوری طراحی شده است که فرد بتواند به راحتی و با سرعت، زندگی روزمره و تکراری و نیازهای بسیار ابتدایی خود را بدون تفکر و تمرکز انجام دهد.
اما این امکان وجود دارد که انسان، روال طبیعی ذهن و فرآیندهای خودجوش فکر را طی نکند و یا به عبارت دیگر، آگاهانه، آنها را کنترل و هدایت کند. لذا با وجود آنکه مکانیزم ذهن، امکان خلاقیت را به انسان می دهد اما اساساً کارکرد اولیه یا گرایش طبیعی آن، کارکرد خلاقانه نیست و ذهن انسان هر زمان که در فاز خلاق نباشد، به سرعت به فاز طبیعی غیرخلاق خود برمی گردد.
بنابراین همواره باید با اختیار، اراده، آگاهی و روش خاص، خود را از مکانیزم طبیعی ذهن خلاص کنیم تا بتوانیم خلاقانه بیاندیشیم تکنیک های خلاقیت که مهمترین خلاقیت قرن 19 شناخته شده است در واقع به ما کمک می کند تا از مکانیزم های طبیعی و غیرخلاقانه ذهن نجات یابیم. مکانیزمی که سالیان سال با آن فکر کرده ایم، تصمیم گرفته ایم، مسائلمان را حل کرده ایم و مثل یک عینک، همیشه از پشت آن به دنیا نگاه کرده ایم.
تکنیک اول: طوفان فکر یا بارش مغزی یا یورش فکری
تعریف: طوفان فکر یک تکنیک خلاقیت گروهی است که برای تولید ایده های فراوان جهت حل مساله طراحی شده است. طوفان فکر، فرآیند تولید ایده های جدید است.
الکس اف. اسبورن، ابداع کننده طوفان فکر و کسی که این اصطلاح را بیان کرده است طوفان فکر را چنین تعریف می نماید:
“تکنیکی که در جلسه ای اعمال می شود که در آن یک گروه از افراد سعی دارند تا راه حلی برای مشکل خاصی از طریق جمع آوری همه ایده هایی که به طور خودجوش توسط شرکت کنندگان ابراز می شود، پیدا کنند. اسبورن اظهار می دارد که در جلسات طوفان فکر می توان دو برابر جلسات عادی ایده های خلاق تولید کرد.” |
قوانین پایه ای طوفان فکر و شرایط ایجاد یک محیط خلاق:
انتقاد کردن نسبت به نظرات دیگران در جلسه طوفان فکر ممنوع است.
تشویق شرکت کنندگان به ابراز عقاید بیگانه و دور از ذهن ممدوح است.
کمیت ایده ها مهم تر است از کیفیت آنها است.
ترکیب ایده ها و بهبود بخشیدن به ایده ها مورد توجه است.
افراد و ایده ها از ارزش مساوی و یکسان برخوردار هستند.
قضاوت و مسخره کردن ایده ها و افراد ممنوع است.
شرایط ایجاد یک محیط خلاق:
محیط خلاق عبارت است از:
جلسه ای که افراد آزادانه، بدون ترس و نگرانی و به راحتی نظرات خود را ابراز می دارند.
نظرات افراد مورد تمسخر، انتقاد، قضاوت قرار نمی گیرد.
سلسله مراتب اداری در این جلسات رعایت نمی شود.
همیشه گوش شنوا برای همه نظرات افراد وجود دارد.
هنگامیکه نکته بکری بیان می شود، تحسین و تمجید از آن فرد، مورد توجه قرار می گیرد.
نظرات بیان شده با هم ترکیب و مورد استفاده قرار می گیرد.
هر شخصی در این جلسات باید خودش را یک مولد ایده تصور کند.
سعی شود احساس خجالت کشیدن و احساس تحت نظر بودن در افراد کاهش یابد.
روشنایی اتاق کم باشد تا افراد آرامش بیشتر داشته باشند.
جلسات خیلی طولانی نباشد و بعد از مدتی به اعضای جلسه استراحت داده شود.
جلسات نباید خشک و بی روح برگزار شود.
تعداد بهینه افراد در این جلسات طبق نظر اسبورن، 12 نفر می باشد متشکل از یک اداره کننده، یک منشی و 10 نفر شرکت کننده.
تکنیک دوم: نمودار ایشی کاوا یا استخوان ماهی
نمودار ایشی کاوا یک روش گرافیکی برای یافتن محتمل ترین علل برای یک اثر یا معلول نامطلوب است. این روش اولین بار، توسط ایشی کاوا در دهه 1960 مورد استفاده قرار گرفت. از آنجا که شکل نمودار شبیه استخوان ماهی است به آن نمودار استخوان ماهی و یا جناغ ماهی نیز می گویند.
در نمودار فوق، استخوان اصلی یا جناغ ماهی، مساله یا مشکل اساسی را نشان می دهد به عنوان مثال (کاهش میزان مطالعه در جامعه) و تیغه های فرعی، چهار علت اساسی مساله فوق را بیان می کند و تیغه های ریزهم، علت های جزئی تر هر یک از علل فرعی را نشان می دهد. علتها از کل به جز بیان و بررسی می شود. تا ریشه های پنهانی و اساسی یک مساله کشف شود. سپس نموداری به روش فوق، این بار برای ارائه راه حل از کل به جز ترسیم می گردد.
تکنیک سوم: حل مساله با ناخودآگاه
ضمیر ناخودآگاه به طور مرتب، اطلاعات و داده های مختلف و متنوعی را دریافت می نماید که آنها را در حافظه کوتاه مدت و درازمدت نگهداری می کند. کارکرد تکنیک حل مساله با ناخودآگاه شامل فرآیندی از ادغام، جابه جایی، تجزیه و تحلیل داده ها می شود که نهایتا راه حل ها از ذهن ناخودآگاه به ذهن خود آگاه تراوش می کند.
همانطور که کار کردن در مورد یک مساله، تحت فشار به خاطر وجود فوریت، مطلوب است در نقطه مقابل، راحتی و آسایش و رها کردن موضوع نیز می تواند ارزشمند باشد.
نحوه کاربرد عملی این تکنیک بدین گونه است که فرد خودش را با مساله ای مشغول می کند. سپس برای مدت کوتاهی آن را رها می کند بعد مساله و مشکل را روی کارتی نوشته و کنار تخت خوابش می گذارد. صبح روز بعد، کارتها را برداشته و شروع به نوشتن ایده هایش درباره آن مساله، می نماید. بدین طریق و به مرور زمان، مشکلات زیادی را که به ذهنش قبل از خواب سپرده است در ضمیر ناخودآگاه وی در خواب حل می شود.