چرا به مصيبت نياز داريم؟

اكثر ما انسان‌ها تا زماني كه زور بالاي سرمان نباشد چيزي را ياد نمي‌گيريم. شما مهم‌ترين تصميمات زندگي خود را در چه زماني اتخاذ كرديد؟ پس از مصيبت‌ها و شكست‌ها ما براي درس گرفتن به دنيا آمده‌ايم اما معمولاً دوست داريم مهم‌ترين درس‌ها را به تعويق بيندازيم. ممكن است نگاهي به زندگي خود بيندازيم و بگوييم: «اگر مجبور نبودم با اين شوهر تنبل و بچه‌هاي آتش‌پاره سر كنم مي‌توانستم وقتي براي رشد و تعالي فردي‌ام پيدا كنم.» اشتباه است ! رشد فردي تو سر كردن با همين آدم‌هاست. و درس امروز تو همين است.

درس‌هاي ما در هر جاي دنيا كه باشيم در تعقيب ما هستند. معمولاً از درس‌هايمان مي‌ترسيم اما تنها راه غلبه بر ترس روبرو شدن با آن‌هاست و ما غالباً به طرف حوادثي كشيده مي‌شويم كه از رويارويي با آنها وحشت داريم. اين روش زندگي براي تشويق ما انسان‌ها به رشد است. تا زماني كه درسي را درباره كار، قرض يا دوستانمان ياد نگرفته‌ايم يا در همان كلاس باقي مي‌مانيم، يا همان درسي را در قالب‌هاي ديگر تجربه مي‌كنيم. و اين رسم زندگي است !

قوانين عالم‌گير درجهان هستي تبعيض وجود ندارد. موفقيت و سعادت شما به مجموعه‌‌اي از اصول و قوانين طبيعي و چگونگي بهره‌گيري از آنها بستگي دارد.

✅ قانون كاشت و برداشت: براي آنكه محصولي برداريم ابتدا خاك را مي‌كنيم و دانه را آبياري مي‌كنيم، بعد مدتي را به انتظار مي‌نشينيم و آن وقت است كه مي‌توانيم لوبيا برداشت كنيم. يعني:

ثمر = شكيبايي + تلاش

اما ما اغلب مي‌گوييم: «اگر امروز لوبيا بكارم فردا چه چيزي به دست مي‌آورم؟» و پاسخ اين است: «دانه خيس لوبيا». درس ديگري كه از اين باغچه مي‌آموزيم اين است كه «وقتي يك دوجين دانه لوبيا مي‌كاريم يك دوجين درخت لوبيا به دست نمي‌آوريم. مي‌گوييم: «اين عادلانه نيست» اما زندگي همين است. ✅ قانون علت و معلول: زندگي شما يك سيستم انرژي است. اگر بپذيريد كه نهاده‌هاي خود شما در اين سيستم سازنده شرايط بيروني است آن وقت است كه مي‌توانيد به قرباني بودن خود خاتمه دهيد. ما در زندگي آن چيزي را به دست مي‌آوريم كه طلب كرده‌ايم. مردي همسرش را با الماس و عطر مجذوب مي‌كند اما ادعا مي‌كند كه به خاطر پولش از او سوء‌استفاده مي‌شود. اگر به ماهي‌گيري برويد و به جاي طعمه از الماس استفاده کنيد قطعاً ماهي‌هايي را مي‌گيريد كه الماس دوست دارند.

✨ زندگي يك پيشرفت تدريجي است. هر چه شما بهتر شويد بازي هم بزرگ‌تر مي‌شود✨

? زندگي ماهيت انبار شوندگي دارد.?

هر اتفاقي به اتفاق ديگر افزوده مي‌شود، مثل قطره‌هاي آب كه صخره‌هاي سنگي را مي‌فرسايد. مراقب تمايلات خود باشيد. ما بايد هر روز اين پرسش را براي خود مطرح كنيم: «آيا من سالم‌تر، بهتر و شادتر از سال گذشته‌ام هستم؟» و اگر پاسخ منفي است بي‌درنگ بايد در كارهاي خود تجديد نظر كنيم. شايد رعب‌انگيز باشد اما واقعيت اين است كه هيچ ثباتي در كار نيست. يا بايد به جلو پيش رويد يا بلغزيد و پايين بيفتيد.

✅ انضباط: زندگي موازنه‌اي است ميان لذت‌هاي آني و پاداش‌هاي دراز مدت. به عنوان مثال مكلف كردن خود به انجام كارهاي ساده‌اي همچون «سه جلسه ورزش درهفته» منجر به پاداش بزرگ «سلامت جسماني» مي‌شود.

?سه جلسه ورزش درهفته = سلامت جسماني?

* هيچ تلاشي بي‌نتيجه نمي‌ماند.

آب را گرم كنيد. انرژي فراواني صرف مي‌شود بدون آنكه تغييري مشاهده گردد. تا اينكه به حدود صد درجه سانتي‌گراد مي‌رسد. حباب و بخار! آب مي‌جوشد! و نتيجه؟ اين احتمال وجود دارد كه انرژي زيادي صرف كاري كنيم و با اين وجود به نظرمان برسد كه هيچ نتيجه‌اي نگرفته‌ايم. اما در حقيقت انرژي ما دور از چشمان در حال ايجاد دگرگوني بوده‌است.

✅ امواج: زندگي به شكل موج اتفاق مي‌افتد. وقتي يك ماه را بدون دريافت هيچ صورت حسابي به پايان مي‌رسانيد، با خود بگوييد:« مقداري پول براي موج بعدي كنار مي‌گذارم.» و هنگامي كه موج بعدي گريبانتان را گرفت با خود بگوييد:« من اين موج‌ها را مي‌شناسم، زياد طول نمي‌كشند.»

وابستگي و تعلق

? دنبال كردن حريصانه هر چيز به معناي فراري دادن آن است. هرگاه كه با نا اميدي درگير مسأله‌اي مي‌شويم و يا وابستگي عاطفي و احساسي نسبت به ماجرايي پيدا مي‌كنيم سدي در برابر آن مي‌سازيم. اما روي ديگر سكه چيست؟ اگر كسي آرامش خود را حفظ كند همه چيز رو‌به‌راه مي‌شود. ? وابسته نبودن به معناي بي‌علاقه‌ بودن نيست. بلكه ممكن است به چيزي وابسته نباشيم و در عين حال بسيار علاقه‌مند به آن باشيم. ? هرگز به دام گفتن اين جمله نيفتيد:« من براي خوشبخت بودن به … نياز دارم.» هر كاري از دستتان برمي‌آيد انجام دهيد و بعد با خود بگوييد:« من براي خوشبخت بودن نيازي به … ندارم.» فراموشش كنيد و راهتان را ادامه دهيد. خواهيد ديد كه در بسياري از موارد نتايج دلخواه شما از راه خواهد رسيد. وابستگي و تنفر ? تا چيزي را نپذيريم نمي‌توانيم تغييرش دهيم. پذيرفتن واقعيت موجود به معني« تسليم شدن» نيست بلكه به معني درك واقعيت است. ✅بخشندگي اگر چيزي را مي‌خواهي آن را ببخش! وقتي لبخند كسي را مي‌خواهي بايد لبخند خود را ارزاني كنيد. اگر مي‌خواهيد مشت بخوريد، بايد به كسي مشت بزنيد. اگر وابستگي باعث تعويق رويدادهاي خوب مي‌شود عكس اين مطلب هم درباره عدم وابستگي‌ مصداق پيدا مي‌كند و عدم وابستگي يعني اينكه بخشي از چيزهايي را كه برايمان ارزش دارد ببخشيم. ? بعضي‌ها به من مي‌گويند: «من تمام زندگي‌ام را داده‌ام و در ازايش هيچ چيز به دست نياورده‌ام.» من تصور نمي‌كنم كه اين‌گونه افراد چيزي را بخشيده باشند، آنها معامله كرده‌اند.

وقتي به چيزهايي فكر مي‌كنيد كه دوست نداريد هما‌ن‌ها اتفاق مي‌افتند. چرا؟ ذهن انسان براساس تصويرهايي كه به او داده مي‌شود عمل مي‌كند. به خودتان مي‌گوييد: «توپ را به تور نزن!» و تصويري كه به اين ترتيب به ذهن خود مي‌دهيد تصوير توپي است كه به تور برخورد مي‌كند، ذهن شما براساس اين تنها تصويري كه به آن داده‌ايد عمل مي‌كند و توپ به تور مي‌خورد.

✅شكرگذاري و وفور نعمت تمامي تعليمات روحاني ما را به شكرگزاري ترغيب مي‌كنند. مسلماً كسي كه مي‌تواند كوه‌ها را به حركت وادارد و كهكشان‌ها را خلق كند نيازي به اثبات هيچ ندارد. شكرگزاري ما صرفاً به خاطر خود ماست و دليلش اين است كه ما در زندگي آن چيزي را بدست مي‌آوريم كه برايش وقت صرف مي‌كنيم. وقتي به خاطر موهباتي كه نصيبمان شده است لب به سپاس مي‌گشاييم، احساس غني‌تر بودن مي‌كنيم و همين احساس است كه موهبات بيشتري را به زندگي‌مان سرازير مي‌كند.

❤پيرو قلب خود باشيد❤

كاري را كه دوست داريد انجام دهيد. در كوتاه مدت همه ما بايد بهترين استفاده را از موقعيت‌ها ببريم. مثلاً اگر به پول نياز داريم بايد شغل فعلي خود را حفظ كنيم و تصميم بگيريم به هر كاري كه در حال حاضر انجام مي‌دهيد عشق بورزيد. در عين حال بايد براي آينده برنامه‌ريزي كنيم، چون در درازمدت تنها با انجام كار مورد علاقه است كه مي‌توانيم احساس رضايت خاطر پيدا كنيم.اشتباه ما اينجاست كه زندگي خود را به دوبخش كار و فراغت تقسيم كرده‌ايم. آيا بهتر نيست كه به جاي جداكردن كار از فراغت، آنها را مجموعه زندگي بدانيم؟ ✅حداكثر تلاش وقتي كه تنها نيمي از توان خود را به كار مي‌گيريد بسيار بيشتر از ریيس‌تان زجر مي‌كشيد. او فقط چند دلار از دست مي‌دهد ولي شما شور و اشتياق و اعتماد به نفس خود را مي‌بازيد. هميشه و در هر كاري حداكثر تلاش خود را به كار بگيريد، به خاطر اينكه اين تنها راه لذت بردن از كار است. ?از جايي شروع كنيد. انرژي و اشتياق لازم براي هر كار، زماني بدست مي‌آ‎يد كه آن را آغاز كرده باشيد. كافي است بي‌هيچ مقدمه‌اي كار را شروع كنيد. انرژي، نتيجه درگير شدن شما در كار است. نكته‌اي ديگر درمورد آغاز كردن: شما هرگز براي هيچ كاري به آمادگي مطلق نخواهيد رسيد! بهترين راه اين است كه تا جايي كه مي‌توانيد خود را آماده كنيد و بعد نفس عميقي بكشيد و دل را به دريا بزنيد. ?روش‌هاي جديد را امتحان كنيد. اگر همان كاري را انجام مي‌دهي كه هميشه انجام داده‌اي، همان چيزي را به دست خواهي آورد كه هميشه آورده‌اي. از خويشتن بپرسيم: «بدترين حالتي كه ممكن است پيش بيايد چيست؟» طرح يك سؤال روشي براي اندازه‌گيري ميزان تعهد و جديت شماست. كافي است كه ترس‌هاي مهم خود را دور بريزيد و جاي آنها را به احتمالات خاصي بدهيد كه در بدترين حالت، ممكن است به وقوع بپيوندند به اين ترتيب، دل به دريا زدن لطف ديگري خواهد داشت. ? وقتي تصميم قاطع به تغيير زندگي يا رسيدن به يك هدف مي‌گيريد ابزارهاي لازم خود به خود از راه مي‌رسند.آيا منظور من اين است كه شما نسبت به موقعيت‌ها و فرصت‌ها هوشياري بيشتر پيدا مي‌كنيد و يا اينكه واقعاً آنها را به طرف خود جذب مي‌كنيد؟ هر دو!

✅آرامش خيال انسان آرام به معني انسان خواب‌آلوده نيست! آرامش به مفهوم همسو شدن با قدرت‌ها به جاي جنگيدن با آنهاست. و اگر شما هم از آن دسته افرادي هستيد كه در زندگي به دنبال امنيت مطلق مي‌گردد سياره را اشتباه آمده‌ايد! تنها امنيت واقعي از درون تو ريشه مي‌گيرد و خارج از محدوده وجودي تو، امنيت ، تنها يك افسانه است.

? براي نگهداشتن ذهن در زمان حال فنون زير را توصيه مي‌كنيم: براي هر كاري وقت نامحدود به خود بدهيد. شتاب را از زندگي خود حذف كنيد. وقتي كه نظام اعتقادي شما مي‌گويد: «هميشه وقت كم مي‌آورم» انتظار داريد چه اتفاقي بيفتد؟ مطمئن باشيد كه هميشه با كمبود وقت مواجه مي‌شويد. هوشياري حيوانات را الگوي خود قرار دهيد. اگر با سگ به گردش رفته باشيد مي‌دانيد كه سگ‌هابه همه چيز توجه دارند. همه گل‌ها، بوته‌ها، و … اگر همان سگ را صدبار ديگر در همان مسير بگردانيد براي او هر بار يك تجربه تازه است، زيرا سگ‌ها در زمان حال زندگي مي‌كنند. سعي كنيد وقتي غذا مي‌خوريد مزه تمام لقمه‌هايتان را حس كنيد. وقتي قدم مي‌زنيد همه درخت‌ها را ببينيد. ✅ تصویر كامل وقتي سعي مي‌كنيم كه چيزي را به تنهايي برداريم آن را آميخته با كل جهان هستي مي‌يابيم. علم مي‌شكافد و عقل موشكافي مي‌كند اما كار قلب پيوند دادن است. وقتي به تجزيه و تحليل و تقسيم جهان هستي مي‌پردازيد خود را از آن مجزا مي‌كنيد اما هنگامي كه خود را در جاي ديگران مي‌گذاريم تصويري بزرگتر مي‌بينيم . احساس نزديكي بيشتري مي‌كنيم. در اين كهكشان همه چيز به هم پيوسته است. هر چه بيشتر در پي شكستن اين كل باشيم بيشتر از واقعيت‌هاي اساسي غافل مي‌مانيم. سلامت انسان در گرو آن است كه همه چيز اين جهان را در كليت و تركيب آن جستجو كند. ?سپاسگزاري: اگر واقعاً به دنبال آرامش ذهن هستيد بايد حس سپاسگزاري داشته باشيد و اگر مي‌خواهيد شكرگزار باشيد هر صبح شكرگزار از خواب برخيزيد.

✅عشق و ترس روان شناسان معتقدند كه انسان داراي دو وضعيت ذهني اصلي است:عشق و ترس. به عقيده آنها ترس، ريشه هيجانات و احساسات منفي است. وقتي خمشگين هستيم در واقع ترسيده‌ايم. زني كه از بي‌اعتنايي و دير آمدن همسرش خشمگين است در واقع ترسيده است كه شوهرش را از دست بدهد. وقتي نگران هستيم در واقع ترسيده‌ايم. در مورد حسادت هم همين‌طور. حسادت يعني اينكه به برتر بودن ديگران فكر كنيم و بعد از اين بترسيم كه نكند آنها هم همين فكر را بكنند. هنگامي كه به ترس‌هاي خود اعتراف مي‌كنيم ديگر لزومي نمي‌بينيم كه ديگران را خطا كار جلوه دهيم. آن‌گاه مشاهده خواهيم كرد كه عزيزانمان به نيازهاي ما پاسخ مثبت مي‌دهند.

تو تنها نيستي … ! در زمينه روابط اجتماعي: بيهوده نكوشيد كه ديگران را تغيير دهيد. بي‌فايده است. كاري كه شما بايد انجام دهيد تغيير دادن خويشتن است. هر گاه ما تغيير كنيم ديگران هم دستخوش تغيير مي‌شوند. اين پديده هم زماني نام دارد. هم زماني يعني وقوع هم زمان دو رويداد مرتبط و معني‌دار كه نمي‌توان براي آنها ويژگي علت و معلولي قايل شد. پذيرفتن پديده‌ هم زماني به اين معني است كه اولاً زندگي ما داراي هدف است. ثانياً هر رويداد و هر كسي در اين زندگي داراي هدف است و ثالثاً اينكه ما در اين زندگي نقش قرباني را بازي نمي‌كنيم. انسان‌هاي موفق و خوشبخت تمايل زيادي به قبول مفهوم يگانگي دارند. آنها تمام زندگي خود را به مثابه بازتاب‌هاي معني‌دار اعمالشان تلقي مي‌كنند و انتظار دارند كه شرايط محيطي، خود را با خواسته‌هاي آنها هم زمان كند. انسان‌هاي موفق هرگز به عامل شانس و اقبال در زندگي اعتقادي ندارند.