نحوه ی ارتباط با خدا از طریق نماز
روان انسان در طول حیات دنیوی در فراز و فرود زندگی، با ناراحتی ها، اضطرابها و ناکامیها دست و پنجه نرم میکند و همواره سعی دارد از دام تشویش وارهد و نجات یابد. بدون تردید، سراسیمگی، بیتابی، نگرانی و آشفتگی، دستآورد زمانهای است که انسان امروزین، خود خالق آن بوده است. چه باید کرد؟
به راستی داروی بیبدیل آرامش روان و آسودگی، نزد کدام طبیب است؟
با نگاهی ژرف به فطرت بشری درمییابیم که آرامش حقیقی جز با اتّصال و تمسّک به ذات لایزال الهی دستنایافتنی است، این جام نیایش به درگاه ربوبی است که انسان را تا بینهایت خوشیها و زیباییها فرا میخواند و او را به ابدیّت پیوند میدهد. مؤمن را به مثال کوهی استوارگفتهاند که حوادث و تندبادهای روزگار او را از پای در نخواهد آورد. بیگمان پیوستگی و ارتباط او با مبدأ هستی و مرکز قدرت لایزال و منبع عزّت لمیزل موجب این صلابت و استحکام اعجابانگیز است. آری آنان که به یاد خدا دل دادهاند و به ذکر خدا سر سپردهاند، به چنین آرامش و اطمینانی دست یافته اند. یکی از پایدارترین تجلّیات روح آدمی و اصیلترین ابعاد وجود او حسّ نیایش و پرستش است. مطالعهی تاریخچهی زندگی بشر نشان میدهد که هر زمان و هر جا بشر وجود داشته، نیایش و پرستش نیز همراه او بوده است، هر چند که در شکل عبادت و شخص معبود تنوّع فراوانی به چشم میخورد. انسان در حال پرستش میخواهد از وجود محدود خویش پرواز کند و با حقیقتی پیوند یابد که در آنجا کاستی، فنا و محدودیت وجود ندارد. حضرت علی (ع) فرمودند: علیک بذکرا… فانه نور القلوب: بر تو باد به نیایش و ذکر پروردگار؛ زیرا یاد خداوند موجب نورانیت قلب انسان میشود.
اقبال میگوید: نیایش، عمل حیاتی و متعارفی است که به وسیلهی آن جزیرهی کوچک شخصیّت ما وضع خود را در کلّ بزرگتری از حیات اکتشاف میکند.
انسان با عبادت خود به اقیانوس رحمت و برکات الهی متّصل شده و از چشمهی جوشان کمال استفاده نموده و دل و جان خود را با ثبات و اطمینان رهنمون میشود. یکی از خلقهای ثابت همگانی و نضجناپذیری که هیچگاه زمان و مکان نمیتواند در آن تأثیر داشته باشد، عبادت است. عبادت، توجّه باطنی به آفریدگار است و انسان در این حالت خود را در قبضهی قدرت و نیازمند به او میبیند. در میان عبادات، نماز از جایگاه ویژهای برخوردار است. نماز میراث همهی انبیای الهی و بهترین هدیهی آنان برای ارتباط خلق با خالق هستی است. زیباترین تجلّی نیایش در سیمای نماز است، رکوع و سجود آن، مظهر متلاشی شدن کوه انسانیّت انسان و ظهور آیت ربوبیّت حق است. اقامهی نماز و توجّه به شرایط بیرونی و درونی آن، برکات و ثمرات وصفناپذیری دارد؛ زیرا صلح و آرامش، سلامت و سعادت، رفاه و برکت، اطمینان و اعتماد،آرامش دل و جان و سرانجام کمال و سعادت انسان در پرتو ارتباط با خدا محقّق میشود.
بهترین راه ارتباط، اقامهی نماز و توجّه در آن است
در مقابل، هرگاه این فریضه ادا نشود، اضطراب و نگرانی، زشتی و تباهی،کجروی و کجاندیشی، غرور و فریب، جان بیامید و اعتماد انسان بی نیایش را مورد هجوم قرار میدهد.
خداوند باعظمتترین عبادت را درمان بزرگترین گرفتاری انسان یعنی اضطراب، غم و حسرت قرار داده است؛ آنجا که میفرماید: الذین یومنون بالغیب ویوقیمون الصلوه ومما رزقنا هم ینفقون (آیه 3 سوره بقره)
نماز ارتباط با کمال مطلق:
خداوند بزرگ به مقتضای ربوبیّت خود برای تربیت بشر و رساندن او به کمال شایستهی خویش، یک سلسله عبادات و وظایف اخلاقی معیّن فرموده تا آدمی در سایهی عمل به آنها و به کار بستن وظایف اخلاقی به کمالی برسد که برای آن آفریده شده. نماز به عنوان رکن عبادات و عالیترین وسیلهی عروج به سوی کمال مطلق در این سیر الهی جایگاه رفیع و ویژهای دارد واگر با شرایط خاصّ روحی و معنوی به جا آورده شود، انسان را به مقام قرب الهی می رساند و نماز رمز ارتباط با خداست.
شرایط ظاهری نماز: کسی که میخواهد با بزرگی ارتباط برقرار کند، باید با توجّه به شأن و مقام او خود را آماده کند. اگر این بزرگ، خالق یکتا و جان جانان باشد، سزاوار است که آمادگی برای حضور در محضر او بیشتر باشد. طهارت آداب لباس قبله: وقتی انسان رو به قبله میایستد و روح تعبّد در او زنده میشود، روحش آمادگی ملاقات حضرت حق را پیدا میکند. اذان و اقامه: با اذان و اقامه، آمادگی روحی و معنوی برای انسان ایجاد میشود.
شرایط باطنی ارتباط: هر عبادتی علاوه بر شرایط ظاهری، ویژگیهای باطنی نیز دارد، روح عبادات به شرایط باطنی آن بستگی دارد و مسایل ظاهری نماز، مقدّمهای است برای رسیدن به شرایط معنوی و روحانی آن. نیّات در نماز تکبیرة الاحرام حمد: در هر نمازی سورهی حمد ضروری است. این سوره با نام خدا آغاز میشود که نشانهی عشق به خدا، توکّل بر وی و استمداد از اوست. در این سوره ابتدا غایبانه با خداوند سخن میگوییم؛ ولی کمکم که دل نورانی میشود و محضر حق را مییابد، تکلّم به خطابی و حضوری مبدّل میگردد. رکوع و سجود: رکوع ادب است و سجود قرب، و کسانی به خدا نزدیک میشوند که در اظهار ادب کوتاهی نکرده باشند. سجده نشان تذلّل و خاکبازی در برابر خداوند و عالیترین درجهی عبودیّت است، سجده رمز دورانهای چهارگانهی زندگی انسان است.
[gravityform id=”11″ title=”true” description=”true”] حضور قلب
خشوع در نماز دو گونه است :
خشوع با قلب که تمام توجّه و همّت نمازگزار به نماز است و از همه چیز غیر ازخدا اعراض کند.
خشوع به جوارح و آن این است که چشم خود را به سجدهگاه بدوزد. از حضرت رسول روایت شده است که عبادت کن خدای تعالی را چنانکه گویی او را میبینی و اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند.
طمأنینه عبادت را از روی سکونت قلب و اطمینان خاطر به جا آورید؛ زیرا اگر با حالت نگرانی و تزلزل عبادت را انجام دهید، قلب از آن منفعل نمیشود و اثری از عبادات در ملکوت قلب حاصل نمیشود.