همهی شما تصویری از خود یا دیگران در ذهن دارید که به آن «تصویر ذهنی» می گویند. گاه شما به خاطر نحوهی برخورد دیگران، تحقیرهایشان و یا شکستهایتان احساس ضعف کرده و تصویر خوبی در ذهن ندارید.
ذهن آدمی از دو بخش تشکیل شده است:
ذهن هوشیار یا خودآگاه که با اراده، تصمیمات، واقعیّتها و انتخابهای او مرتبط میباشد.
ذهن نیمههوشیار یا ناخودآگاه که با برنامههای ذهنی، تلقین و تصویر ذهنی مرتبط میباشد.«ذهن نیمههوشیار مثل یک رایانه کاملاً بیطرف است که بر اساس اطّلاعات و دادههایی که به آن میدهیم، کار می کند. شما هر روز دادهها و اطّلاعاتی را به این رایانه وارد میکنید و خروجی آن نیز متناسب با همان ورودیها به شکل موفّقیّت شغلی، اجتماعی، سلامت جسم و جان یا برعکس متجلّی میشود. مثلاً وقتی احساس خوبی در مورد خود دارید، این پیام از مغز به سایر اندام بدن منتقل شده و سبب عکسالعمل مثبت در کلام، بیان و حرکات شما میشود. درنتیجه، با اطمینان بیشتر و طراوت و چالاکی کار میکنید و اعتماد به نفستان افزایش یافته و جهت دستیابی به اهداف تلاش میکنید.
ناپلئون هیل در اين باره ميگويد: «ذهن نیمههوشیار،اندیشههای منفی یا مخرّب را درست به همان شکل اندیشههای سازنده به عمل تبدیل میکند. این همان پدیدهی غریبی است که میلیون ها نفر آن را تجربه کردهاند و بسیاری آن را بدبیاری یا بدشانسی میدانند.
پیشینه علم در رابطه با تصویر ذهنی
«ماکسول مالتز ـ یک پزشک جراح پلاستیک انگلیسی ـ در طیّ جنگ جهانی دوم در خلال فعّالیّتهای پزشکی خود متوجّه شد که جرّاحی مختصر چهره و صورت در برخی بیماران باعث تغییرات زیادی در شخصیت آنها می شود و زندگی آنها را متحوّل میکند و در برخی دیگر هیچ تغییری به وجود نمیآورد. وقتی او علّت این اختلافها را بررسی کرد، نتیجه گرفت که مسألهی اصلی، تغییر ظاهر فیزیکی افراد نیست؛ بلکه علّت تغییر، تصویری است که آن ها از خود در ذهنشان ایجاد کردهاند؛ یعنی شخص بیمار با جرّاحی، احساس زیبایی کرده و روحیّهی او عوض میشود.
سایکوسیبرنتیک چیست؟
قوانین تصویرسازی ، تحت عنوان علم «سایکوسیبرنتیک» به معنای بسیج ذهن برای رسیدن به یک هدف سودمند کشف و اصول آن است.
تصویرسازی ذهنی چگونه عمل می کند :
دستگاه عصبی انسان، بین خیال و واقعیّت تمایزی قایل نمیشود و با توجّه به آن چه فکر میکنید واقعیت دارد، واکنش نشان میدهد.
مالتز
براي اين كه گفتهی مالتز بهتر روشن شود، به نكتهی ذيل توجّه كنيد:
اگر در حالت عادی سعی کنید بزاقتان ترشّح کند، این امکان وجود ندارد؛ چون تحت کنترل آگاهانهی شما نیست و کنترل آن توسّط بخشی از دستگاه عصبی است. حال به لحظهای توجّه کنید که یک لیموی آب دار که خنکی آن را حس می کنید، از وسط نصف کرده و آب آن را در لیوانی میچکانید و لیوان را به سمت دهان خود نزدیک کرده و جرعه ای از آن را مینوشید، آب لیمو را در دهانتان بگردانید؛ ترشی اش را مزه کنید و آن را ببلعید. آیا بزاق شما ترشّح کرد؟ بله. دلیل آن، این است که دستگاه عصبی شما به آب لیموی تصویرسازی شده از سوی شما واکنش نشان داد. این مثال فقط نشان دهندهی تأثیر تصویرسازی بر فیزیولوژی بدن بود؛ در حالی که تصویرسازی تأثیری فراتر از جسم دارد.
امام علي (ع) می فرمایند:ان لم تكن حليما فتحلّم فانّه قلّ من تشبّه بقوم الّا اوشك ان يكون منهم
اگر بردبار نيستيد، خود را بردبار جلوه دهيد؛ زيرا كمتر است كه خود را شبيه گروهي كند و بهزودي يكي از آنها نشود.
فردی که گوشها و بینی بزرگی داشت، همواره خود را زشت و مضحک تصوّر میکرد؛ بهطوری که اگر دو نفر با هم در گوشی صحبت میکردند، چنین می پنداشت که راجع به او صحبت میکنند و او را مسخره مینمایند؛ در حالیکه گوشهای او زیاد هم جلبتوجّه نمیکرد. این آدم به خاطر همین طرز فکر، به فردی عصبی تبدیل شده بود. بارها شغل خود را عوض کرده بود و با هیچ کس معاشرت نمی کرد. حتّی برای مدّتی از خانه بیرون نمی آمد. این خیال، مکانیزم شکست را در او به وجود آورده بود؛ ولی وقتی با کمک یک مشاور، موفّق شد شرایط جسمی خود را پذیرفته و به خود بقبولاند که ظاهر او زیاد هم زشت و مضحک نیست، شاهد موفّقیّتهای زیادی در زندگی خود شد.
فرض کنید در یک مکان زلزلهای رخ داده که منجر به خسارتهای مالی و یا جانی شده است. در اینجا، چند نوع عکسالعمل برای فرد آسیبدیده میتوان فرض کرد:
تصوّر کند این حادثه، یک فاجعه است و این زندگی ارزش ندارد؟
به زمین و زمان بد و بیراه بگوید و همه را در این امر مقصّر بداند؟
تصوّر این که من چقدر بدبختم. چرا این اتّفاق برای من افتاد؟
تمام این عکسالعمل ها منجر به :
افسردگی
کاهش اعتماد به نفس
دلسردی
نا امیدی
اضطراب
تنش
میشود. البته یک عکسالعمل دیگر هم میتوان تصوّر کرد. این که زلزله اتّفاقی است که ممکن بود برای هر کس دیگری در هر جایی بیفتد؛ چنانچه در گذشته هم این اتّفاق افتاده؛ ولی آیا زندگی همهی بازماندگان حادثه مختل شده و محکوم به نابودی شدهاند؟ درست است شرایط کنونی زندگی من یک شرایط عادی نیست؛ امّا خداوند مرا انسانی صاحب اندیشه و بااستعداد آفریده است که باید بیندیشم
چگونه میتوانم با شرایط کنونی، زندگی جدید و موفّقی را شروع کنم؟
آری این طرز تلقّی باعث آرامش ذهنی و همچنین برخورد هوشمندانه با مشکلات میشود. آیا اینطور نیست؟
علي (ع) در باب خوشبيني و تأثيرات آن بر زندگي ميفرمايند: «حُسن الظنّ يخفّف الهم و ينجي من تقلّد الاثم».
خوشبيني، اندوه را ميكاهد و از افتادن در بند گناه ميرهاند.
همچنین ایشان ميفرمايند: «من لم يحسن ظنّه استوحش من كل احد»
هر كه خوشبين نباشد، از همه گريزان و تنها می ماند.
اين جملات به خوبي مؤيّد تصاوير ذهني مثبت بر روحيه و زندگي فرد ميباشد.
افكار و فضاي ذهني، اعمال و رفتار آدمي را ميسازد؛ پس تغيير افكار، باعث تغيير خود و محيط پيرامون ميشود. اين نكته مفهوم آيهی 84 سورهی اسرا را به ذهن متبادر ميكند كه
:«قل كل يعلم علي شاكلته»: هركس برطبق ساختار(جسمي وروحي ) خود عمل ميكند.