رهروی که از خویش شروع کرده، پای در وادی تغییر نهاده. اهمّیّت زمان را درک کرده و بر خود اعتماد نموده است اینک به افکار سازنده و مثبت نیاز دارد تا بر راه حل ها متمرکز گردد و مسیر را ادامه دهد. پس هنگام مواجه شدن با مشكلات به خاطر بسپارید كه حتماً راه حلی وجود دارد. زیرا هر چیز با جفتش به وجود می آید. بعد از هر سقوطی ، صعودی و بعد از هر شبی، روزی وجود دارد. ذهنتان را روی راه حل ها متمركز كنید. برای بیرون آمدن از یك اتاق باید در را پیدا كنید، نه این كه به دیوارها فكر كنید.»
به یمن هدایت الهی ، راه درست را در پیش گیرید. جایی که راه نیست خدا، راه می گشاید.
هر چقدر هم که رهایی از وضعیتی محال به نظر برسد، عقل کل راه خروج از آن را می داند. هنگامی که آدمی به قدرت خدا توکل می کند – رها از هر گونه قید و بند- به عالم مطلق می پیوندد. بیایید این قدرت نهفته را که هر لحظه می توانیم با آن یگانه شویم دریابیم. با خرد لایتناهی تماس حاصل کنید تا ظاهر مخالف امور از میان برخیزد. زیرا شرّ، حاصل خیالات بیهوده و نادرست آدمی است . امّا چگونه باید با آن قدرت شکست ناپذیر تماس آگاهانه حاصل کرد؟ با کلام خودتان ! زیرا از سخن های تو بر تو حکم خواهد شد . اما همیشه آن عبارتی را تکرار کنید که به دلتان می نشیند . یعنی کلامی که به شما احساس ایمنی و اطمینان می بخشد و مثبت است.
آیا تا به حال به این موضوع فكر كرده اید كه این خود ما هستیم كه از طریق بسیاری از اعمالی كه انجام می دهیم یا اندیشه هایی كه می كنیم و حرف هایی كه بر زبان می آوریم ، مجازات ها و تنبیهات خود را تعیین و مشخص می كنیم. یعنی اگر تفكرات و اندیشه های ما مثبت باشند ما انرژی مثبت موجود در پیرامونمان را به خود جذب می كنیم و اگر تفكرات و اندیشه ای ما منفی باشند، به تناسب انرژی منفی موجود در ژیرامونمان را جذب می كنیم.راستی انرژی مثبت چیست؟
انرژی مثبت اساساً همان چیزی است كه در ذهن خود تصوّری درست از آن داریم؛ یعنی همان نور- خوبی – محبّت- عشق- انفاق- صبر-احسان به همنوع – امیدواری و… و به همان اندازه انرژی منفی همان چیزی است كه در ذهن خود تصویری درست از آن نداریم؛ تاریكی و ظلمت ونفرت(كه مهمترین سلاح برای شیطان به شمار می رود) بد جنسی ،شرارت، رذالت ،بی صبری، خود خواهی ، تعصب، نا امیدی و یأس و اندوه.
این دو انرژی مثبت و منفی در مخالفت از همدیگر فعالیت می كنند و ضد یكدیگر و زمانی که ما بتوانیم این انرژی ها را در درونمان، آرام سازیم و بر آنها تسلط یابیم بی درنگ خدمتگذار ما می شوند. هر چیز مثبت، مثبت خود را جذب می كند و هر چیز منفی، منفی خود را. نور در جستجوی نور است و ظلمت شیفته ظلمت پس چنانچه ما كاملاً مثبت یا كاملاً منفی بشویم كم كم به سراغ اشخاصی می رویم و جذب می شویم كه مانند خود ما هستند. امّا نباید فراموش كرد كه ما خود مثبت و یا منفی را انتخاب می كنیم .
صرفاً با تفكّر اندیشه های مثبت و بیان مطالب خوب و مثبت قادر می شویم انرژی مثبت را به خود جذب كنیم. زیرا انسان با بیان مطالبی، قادر است میدان انرژی اطراف بدنش را تحت تأثیر قرار دهد. زیرا قدرتی عظیم در افكار و اندیشه های ما نهفته است و این خود ما هستیم كه محیط اطرافمان را با افكاری كه در ذهن داریم، می آفرینیم .
روح قدرتی عظیم برای كنترل ذهن دارد و ذهن نیز بر جسم تسلّط دارد و زمانیكه ذهن و فكر ما منفی باشد، انرژی منفی اطراف را جذب كرده و باعث ضعف تدریجی سیستم دفاعی بدن شده و كالبد فیزیكی یارای مقاومت و مصونیّت از بیماری ها و امراض را ندارد و این زمانی بیش از پیش صادق است كه افكار ما (منفی) بر حول محور وجود خودمان بچرخد و به نیازها و مشكلات دیگران اهمیّتی ندهد. حال آنكه اگر به فكر خدمت به دیگران باشد می تواند امراض خود را شفا دهد. با پرورش نیروی ایمان كه مانند كشت گیاهان است و داشتن این تصوّر كه اگر خوبی كنیم، خوبی دریافت می كنیم و اگر بدی كنیم، بدی دریافت می كنیم و اینكه با داشتن تفكّر مثبت و بیان جملات و واژه هایی هر چند ساده كه قادرند یكی از دو نوع انرژی مثبت و یا منفی را جذب كنند، باورمان نمی شود كه این خود ما هستیم كه می توانیم راهرویی پیچ در پیچ از ناامیدی و اندوه خود بیفزاییم. به همان اندازه ما می توانیم جاده ای عریض و پهن و دلپذیر از تحقّق یافتن تمام آرزوها و امیدهایمان و سعادت و نیكبختی مان ، پدید بیاوریم.
آدمی ساختهی افکار خویش است، یعنی چه؟
تا به حال، به این جمله و معنی آن فکر کردهاید؟
افکار ما مانند بذرهایی هستند که آنها را در مزرعه ذهنمان می پاشیم و می کاریم و آنچه برداشت می کنیم، نتیجه و محصول نوع بذری است که کاشته ایم.
فکر
احساس
رفتار
اینها چه ارتباطی با هم دارند؟
افکار ما، احساس ما را میسازد و احساس ما، رفتار ما را و اینگونه است که آدمی، ساختهی افکار خویش است.
هر فردی نهایتاً آنگونه عمل میکند و زندگی خود را میسازد که میاندیشد و در ذهن تصوّر میکند؛ لذا اینگونه، میزان مثبتاندیشی و یا منفینگری ما اهمّیّت پیدا میکند و تأثیر زیادی بر زندگی ما میگذارد.
حال، بد نیست به این سؤال پاسخ دهیم که آیا ما انسان مثبتاندیشی هستیم؟
چگونه میتوانیم به این امر پی ببریم؟
مکانیسم منفی و یا مثبت بودن یک فکر چیست؟
آیا تفکّر مثبت تأثیری روی زندگی شخصی و اجتماعی ما دارد؟
راههای یادگیری و تمرین تفکّر مثبت چیست؟
سخن گفتن کسی که تفکّر مثبت دارد، چگونه است؟
برخورد و موضعگیریهای او چگونه است؟
در صحنههای غیرمترقّبه چه عکسالعملی از خود نشان میدهد؟
با دوست و دشمن چگونه برخورد میکند؟
با کسی که عمداً و یا سهواً خطا کرده، چگونه؟
به نقاط ضعف و قوّت خود چگونه مینگرد؟
چگونه از حوادث، نتیجهگیری میکند؟
بینش او با بقیّه چه تفاوتی دارد؟
ظاهر او با بقیّه چه فرقی دارد؟
اهمیت اندیشه و تفکر در قرآن کریم
یکی از اصول تعلیمات قرآن کریم، دعوت به تفکّر و تدبّر است. تفکّر در مخلوقات خدا برای پیبردن به راز آفرینش آنها. تفکّر در احوال و اعمال خود برای انجام وظیفه. تفکّر در تاریخ و زندگی اقوام گذشته برای شناخت سنن و قوانینی که خداوند برای زندگانی جماعات بشری قرار داده و به عبارت دیگر، در برنامههای اسلامی برای این که فطرت انسان و عقل او بیدار گردد، دستور اکید به تفکّر و تعقّل داده شده وبرای آن اهمّیّت بسیار قایل است که ما به عنوان نمونه به چند آیه و روایات اکتفا میکنیم.
آیات
روایات