خلاصه ای که پیش رو دارید خلاصه کتاب بسوی کامیابی از آنتونی رابینز است که جلد اول آن را قبلا با هم مرور کردیم. امروز می خواهیم خلاصه جلد دوم همین کتاب را در اینجا مرور کنیم. امیدوارم نهایت استفاده را از این کتاب ها و خلاصه ی آنها ببرید.
به سوی کامیابی 2
نام کتاب : به سوی کامیابی ـ ج2
نویسنده : آنتونی رابینز
گرد آورنده : معصومه عباسی
فصل اول : رویای سرنوشت
همة انسانها برایی خود رویاهای دارند . رویاهایی کوچک و بزرگ.سرنوشت و آینده ما نیز رویایی است که همیشه به آن می اندیشیم . حال چه کنیم که این رویاها تبدیل به واقعیت شود .
ما برای عملی شدن رویاهایمان باید در زندگی خود تغییراتی به وجود آوریم . تغییراتی پایدار و ماندگار برای این عمل سه قدم لازم است .
قدم اول : معیارهایمان را بالا ببریم: سطح توقع و انتظار از خودمان را عوض کنیم و آن را بالا ببریم .
قدم دوم : عقاید زیان آور را تغییردهید: همه ما از تولد تا حال خیلی چیزها یاد گرفتیم . اما تابحال چقدر در مورد درستی و غلطی آن اندیشیده ایم . اینکه این عقیده به سود ماست یا ضرر ما؟ اگر نظام اعتقادی تان را در اختیار نگیرید هر قدم هم که معیارتان را بالا ببرید پشتوانه لازم برای اقدام به عمل در شما وجود نخواهد داشت.
قدم سوم: شیوة کار را تغییر دهید : بهترین شیوة ممکن برای کار را پیدا کنید . از طریق نمونه و الگوها ببینید چگونه آنها به نتیجه رسیده اند ، چه افکاری داشتند و …
برای رسیدن به بهبودی پاینده در زندگی ، یادگیری پنج زمینه مهم است که عبارتند از :
- تسلط بر احساسات و عواطف : هر عملی که انجام می دهیم برای تغییر نحوة احساس ماست . بسیاری از ما آموزش لازم برای به سرعت و موثر انجام دادن کارها را ندیده ایم و هوش و استعداد بالقوه در وجود خود را به صورتی منفعل نگه می داریم . سعی بر این است که احساسات به عنوان ابزاری نیرومند در اختیار ما باشد تا ما از حداکثر توانایی مان بهره مند شویم.
- تسلط بر جسم : آیا ارزش دارد که همه چیزهایی که آرزو داریم بدست آوریم اما به قیمت از دست دادن سلامتی مان. هدف این است که کنترل جسمی خود را بدست گیرید تا اینکه نه فقط از نظر ظاهری بهتر باشید بلکه به تبع آن احساس بهتری و تسلط بر زندگی و لذت مواهب آن داشته باشید .
- تسلط بر روابط : همه ما یادگیری ، رشد، موفقیت و خوشبختی را تنها برای خود نمی خواهیم این درس ما را قادر می سازد تا روابطی عالی با خود و دیگران داشته باشیم .
- تسلط بر امور مالی : نه معنای ثروت فراوان است که ثروت فراوان، فشار روانی همراه دارد . بلکه طرز نگاه ما به پول است . پول را نه به عنوان هدف غایی بلکه باید به عنوان ابزاری برای کمک و خدمت نگاه کنیم .
- تسلط بر زمان : به ما می آموزدکه چگونه تصمیمی واقعی بگیریم . چگونه هوس های زود گذر را کنترل کنیم تا نظرات ، تفکرات و تواناییهایمان در زمان مناسب به بار بنشیند و اینکه چگونه طرح و نقشه های لازم برای اجرای آن تصمیم ها را طرح کنیم .
فصل دوم : تصمیم گیری؛ راهی به سوی نیرومندی
نیروی واقعی تصمیم را به یاد داشته باشید : تصمیم گیری وسیله ایست که هر لحظه می توانید با آن تمام زندگی تان را عوض کنید. معیار تصمیم واقعی دست به عمل زدن است .
مشکل ترین مرحله رسیدن به هدف گرفتن تصمیم واقعی و مقید بودن به آن است . تصمیم هایتان را هوشمندانه و سریع بگیرید .
فراوان تصمیم بگیرید: از راههای تقویت تصمیم گیری ، فراوان تصمیم گیری کردن است .
از تصمیم هایتان درس بگیرید : شکست موهبتی الهی برای تصمیم گیریهای بهتر در آینده است .
به تصمیم های خود پایبند باشید : اما برای تغییر شیوه تفکرتان آمادگی داشته باشید در عقایدتان خشک نباشید ، قابلیت انعطاف داشته باشد .
تصمیم های شماست که سرنوشت شما را می سازد ،نه شرایطتان
همه اطلاعات شما بی ارزشمند مگر اینکه دست به عمل بزنید .
فصل سوم : نیرویی که شکل زندگی شما را مشخص می کند .
هر کار انسان دلیلی دارد که ممکن است روشن هم نباشد اما وجود دارد. نیرویی در پس هریک از اعمالمان وجود دارد که بر ما مسلط است و آن نیروی رنج و لذت است . هر کار ما یا برای اجتناب از رنج است یا کسب لذت .
مهمترین درسی که در زندگی می آموزیم این است که در مورد ما چه چیزهایی مایه رنج و چه چیزهایی موجب لذت است . این درس در مورد هریک از ما متفاوت است. بدین جهت رفتار ما یکی نیست .
اگر رنج شدید را با هر نوع الگوی رفتاری یا عاطفی همراه سازیم . به هیچ قیمتی سوی آن نخواهیم رفت با دانستن این موضوع می توانیم از نیروی لذت و رنج حقیقتاً برای ایجاد هر تغییر استفاده کنیم .
آنچه محرک رفتارهای ماست واکنش غریزی در برابر رنج و لذت است نه محاسبه اندیشمندانه .
برای اینکه تغییر رفتار به صورت دائمی در آید باید رنج را به رفتارهای گذشته و لذت را به رفتارهای تازه نسبت دهیم و آنها را شرطی کنیم تا بصورت همیشگی در آید .
فصل چهارم : نظام عقیدتی : نیرویی سازنده و نابود کننده
آنچه شکل و نحوه زندگی ما را مشخص می کند نه وقایع بیرونی بلکه نظام اعتقادی و تعبیر وتفسیری است که از وقایع بیرونی می کنیم.
به محض اینکه عقیده ای را پذیرفته ایم . آن عقیده ، فرمانروای نظام عصبی ما می شود و نیرویی پیدا می کند که می تواند قابلیتهای حال و آتی ما را افزایش دهد و یا به نابودی بکشاند .
اعتقاد حس اطمینانی است که نسبت به امور و اشیاء داریم .
اگر شما اطمینانی مطلق که ناشی از ایمان قوی است در خود بوجود آورید در آنصورت واقعاً به انجام هرکاری قادر خواهید بود ولو اینکه دیگران به غیر ممکن بودن آن ایمان داشته باشید .
برای تغییر عقاید بدانید که :
1) هر موفقیت فردی با یک تغییر اعتقاد آغاز می شود .
2) تجربه های تازه در صورتی موجب تغییر می شوند که باورهای ما زیر سئوال بروند .
3) هر مطلبی را که مورد سئوال و بررسی قرار دهید سرانجام در شما تردید ایجاد می شود .
4) وسیله نهایی برای تغییر عقیده، استفاده از الگوی رنج است .
فصل پنجم : آیا می توان در یک چشم بر هم زدن تغییر کرد .
پس از آنکه تغییری را به وجود آوردیم باید بلافاصله آنرا تقویت کنیم . پس از آن باید نظام عصبی خود را نسبت به آن شرطی سازیم و این کار را ، نه فقط یکبار، بلکه به طور مداوم انجام دهیم .
اولین عقیده ای که لازم است داشته باشیم تا بتوانیم با سرعت هرگونه تغییری را به وجود آوریم این است که بدانیم که در همین لحظه قادر به تغییر هستیم .
هیچ تغییری حاصل نمی شود مگر آنکه در نظام عصبی خود ، احساساتی را که با حالت یا خاطره معینی همراه کرده ایم ، تغییر دهیم .
هر زمان که در زندگی احساس رنج و لذت می کنیم مغزها به جستجوی علت آن بر می آید و آنرا درنظام عصبی ثبت می کند تا براساس آن اطلاعات بتواند در آینده تصمیم های بهتری بگیرد .
تداعی عصبی امری زیست شناسی، فیزیکی و جسمی است .
ترک عادت از آن جهت سخت است که در طی زمان شبکه ای از تداعی های عصبی در سلسله اعصاب بوجود آمده است به همین سبب اگر انجام کاری عادتی را برای مدت طولانی متوقف کند ارتباطات عصبی ضعیف می شود .
هرزمان که رنج یا لذت قابل ملاحظه ای را تجربه کنید مغز با توجه به سه معیار به جستجوی علت می پردازد .
مغز به دنبال عاملی می گردد که متمایز و منحصر به فرد باشد
مغز به دنبال حوادثی می گردد که همزمان با ایجاد احساسات رنج و لذت اتفاق افتاده باشد.
فصل ششم : نحوة ایجاد تغییر در زندگی : علم تداعی عصبی شرطی
قدم 1: مشخص کنید چه میخواهید و چه عاملی مانع شماست :
قدم 2 : ایجاد انگیزه : رنجهای حالت فعلی و لذت های تغییر را در نظر آورید .
برای تغییر ، احتیاج به اهرم و تکیه گاهی است و بزرگترین اهرم، درد درون انسانهاست نه برون آنها و بزرگترین درد آن است که بدانید نتوانسته اید مطابق معیارهای خود زندگی کنید .
قدم 3 : الگوهای محدود کننده را خراب کنید: یکی از اهرمهای ایجاد درد جسمانی است (مثال : سه روز پشت سرهم غذایتان شکلات باشد ) و یا بر هم زدن الگوی فکری که شخص انتظار نداشته باشد .
قدم4 : ایجاد الگوی تازه و نیروبخش : ساده ترین راه این است که افرادی را الگو قرار دهید که آن شکل را برای خود حل کرده اند .
قدم 5 : الگوهای تازه را شرطی کنید تا به صورت عادت ثابت در آورید .
– هر الگوی عاطفی و یا رفتاری که مرتباً تقویت شود به صورت واکنش شرطی در می آید و هر الگویی را که تقویت نکنیم سرانجام از بین می رود .
– برای تقویت رفتار باید برنامه ثابتی داشت .
– مهمترین چیز در مورد ایجاد واکنشهای شرطی باید بخاطر داشت که تقویت رفتار باید بلافاصله انجام نشود.
قدم 6 : الگوی تازه را آزمایش کنید .
فصل هفتم : چگونه به خواسته واقعی خود برسید .
تمرکز و توجه نسبت به امور نظر ما را نسبت به واقعیت ها عوض می کند تعبیر وقایع غالباً ناشی از توجه و تمرکز است .
حواستان را به جایی که می خواهید بروید جمع کنید نه به اموری که مایه وحشت شما می شود .
موثر ترین راه برای کنترل مرکز توجه آن است که سئوالاتی را از خود بپرسید .
تمرکز به سه نوع است . بصری ، سمعی و لمسی
☑در « بصری » تمرکز به تصویر، حرکت و سکون، رنگ ، اندازه و …(آنچه که دیده می شود ) است .
☑در «سمعی » تمرکز بر صدا ، لحن ، حجم و شدت و سرعت …(آنچه که شنیده می شود)است .
☑در «لمسی» تمرکز بردرجه حرارت ، نرمی و زبری ، سبکی و سنگینی و … ( آنچه که لمس می شود ) است .
برای موفقیت باید روحیه ای مصمم داشت .
راههای مختلف برای شاد بودن وجود دارد .
فصل هشتم . پرسش :کلید پاسخ است .
پرسشهای ما ، افکار ما را می رساند .
معنایی که به هر واقعه ای می دهم، مشخص کنندة تصمیمات من است . که در نهایت سرنوشت را تعیین می کند.
تفکر چیزی جز فرایند پرسش و پاسخ نیست .
تفاوت میان اشخاص ، مربوط به پرسشهایی متفاوت است که دائماً از خود می کنند .
کامپیوتر ذهن شما همیشه در خدمت شماست. هر سئوالی که به آن بدهید به طور قطع جوابی برای آن پیدا می کند.
نه تنها سئوالاتی که از خود می کنیم بلکه حتی سئوالاتی که در پرسیدن آنها کوتاهی می کنیم در تعیین سرنوشت ما نقش دارند .
سؤال، سه عمل خاص را انجام می دهد:
الف) بلافاصله توجه ما را به مطلب دیگری جلب و احساس ما را دگرگون می کند .
ب) باعث غربال کردن اطلاعات ورودی مغز می شود .
ج) موجب می شود که به منابع تازه ای دست یابیم .
سؤالات مشکل گشا :
- کدام جنبه مشکل خوب است ؟
- چه چیزی هنوز کامل نیست ؟
- برای اینکه جریان کارها بر وفق مراد من شود حاضرم چه کارهایی انجام دهم ؟
- برای اینکه جریان کارها بر وفق مراد من شود حاضرم چه کارهایی را انجام ندهم ؟
- چگونه از انجام کارهای بالا لذت ببرم؟
نکته آخر : سوال کردن را در جایی متوقف کنید و دست به عمل بزنید .
فصل نهم : فرهنگ موفقیت نهایی : جادوی کلام
اگر کلام را عاقلانه انتخاب کنید بدانید که نیروی عظیمی در اختیار شماست .
کلماتی را به طور عادتی به کار می برید بر نحوه ارتباط شما با خودتان و بر احساس شما از زندگی موثر است .
کسانی که خزانه لغات آنها فقیر است دچار فقر احساسی و عاطفی می شود و کسانی که در این زمینه غنی هستند جعبه ای رنگی در اختیار دارند که می توانند با کمک آن خاطرات و تجربه های خود را به اشکال مختلف رنگ آمیزی کنند .
با تغییر عادات کلامی و عوض کردن کلماتی که همیشه آنها را برای تشریح عواطف خود بکار می برید می توانید بلافاصله شیوه تفکر، احساس و زندگی خود را عوض کنید
فصل دهم : موانع را نابود کنید، دیوارها را بشکنید . بندها را پاره کنید . نیروی تشبیه و تمثیل
تشبیه و تمثیل نوعی نشانه است ولی می تواند احساسی سریعتر و کاملتر از کلمات معمولی در ما ایجاد کند و ما را به سرعت دگرگون کند .
استفاده منحصر به فرد از یک تمثیل مهمترین راه محدود کردن زندگی است .
سعی کنید از تمثیل های زیبا استفاده کنید چرا به جای عبادت « آقا بالاسر » از « روح من » یاد نکنید ؟
فصل یازدهم : ده احساس نیرو بخش
انسانها برای مقابله با احساسات، به یکی از راههای زیر متوسل می شوند : اجتناب ، انکار ، رقابت، یادگیری و به کاربری .
احساسات، موهبتی الهی ، راهنما و حامی هستند که انسان را به عمل دعوت می کنند اگر عواطف خود را سرکوب کنید و آنها را از صحنه زندگی بیرون برانید یا بزرگش کنید و بگذارید بر شما مسلط شود در این صورت یکی از سرمایه های گرانبهایتان را بر باد داده اید .
همه عواطف و احساسات از خود شما سرچشمه می گیرد و این خودتان هستید که آنها را می آفرینید .
برای تسلط بر عواطف و احساسات شش گام لازم است .
الف) احساس واقعی خود را مشخص کنید .
ب) سپاسگذار عواطف خود باشید. آنها مددکار شما هستند .
ج) نسبت به پیام های عاطفی حساس و کنجکاو باشید .
د) به خود اعتماد کنید .
ه) مطمئن شوید که نه تنها درحال حاضر بلکه در آینده نیز دراین راه موفق خواهید بود .
و ) به شوق در آیید و دست به عمل بزنید .
ده نشانه عمل :
- عشق و محبت
- قدرشناسی سپاس
- کنجکاوی
- شور و هیجان
- اراده و قاطعیت
- انعطاف پذیری و نرمش
- اعتماد به نفس
- خوشرویی
- سلامت و شادابی
- کمک و خیرخواهی
فصل دوازدهم . نگرانی بزرگ : ساختن آینده ای مطمئن
هدفهای بزرگ، انگیزه های بزرگ ایجاد می کند .
تعیین هدف، باید همه موفقیت های زندگی و اولین قدم برای تبدیل ذهنیت ها به عینیت هاست .
تنها داشتن هدف نیست که دارای اهمیت است بلکه شیرینیهای زندگی که در راه رسیدن به هدف نصیبتان می شود نیز به همان اندازه مهم است .
هدفهایتان می تواند در چهار زمینه زیر خلاصه شود :
قدمهای مربوط به هریک از اهداف عبارتند از :
- هر تغییر و زمینه مورد نظر را یادداشت کنید .
- مهلت هر هدف را بنویسید .
- مهمترین هدف یکساله خود را انتخاب کنید .
( دو دقیقه وقت صرف کنید و در یک بند بنویسید چرا خود را مقید کرده اید که ظرف یکسال به این هدف برسید ) .
*حداقل روزی دوبار هدفهای مورد نظرتان را در نظر مجسم کنید و لذت حاصل از آن را تصور کنید .
* رسیدن به هدفها به خودی خود باعث خوشبختی نمی شوند بلکه از طریق تعقیب هدف شخصیت شما ساخته می شود برای رسیدن به هدف ناچار باید موانعی از سر راه بردارید و این کاربه شما احساسی عمیق از کمال و موفقیت می دهد .
* طی چند سطر توضیح دهید که چه خصوصیات اخلاقی ، مهارتها ، توانایی ها، اعتقادات و طرز فکری باید داشته باشید تا به همه اهداف مورد نظر دست یابید .
* به خاطر داشته باشید که در مورد هر یک از چهار هدف یک ساله خود باید حداقل هر روز یکبار احساس پیشرفت کنید .
بالاخره بسته ی رایگان دوره فن بیان و سخنوری رسید
برای دانلود فایل ارزشمند فن بیان و سخنوری لطفا فرم زیر را پر کنید.
لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد.
فصل سیزدهم : ده روز روزة فکری
هدف این است که دانسته های خود را به کار گیرید .
طرز فکری که ما را به سطح زندگی کنونی رسیده است ما را به مقصودی که در نظر داریم ، نخواهد رساند .
در ده روز آینده که از همین حالا آغاز می شود خود را مقید کنید که کنترل کامل همه توان فکری و عاطفی خود را به دست گیرید و هم اکنون تصمیم بگیرید که به مدت ده روز متوالی دچار احساسات و افکار ضعیف و منفی نشوید .
هدف این نیست که بر مشکلات زندگی سر پوش بگذارید بلکه می خواهیم خود را در وضعیت فکری و عاطفی بهتر قرار دهیم تا نه تنها راه حل مشکلات خود را پیدا کنیم . بلکه عملاً در جهت رفع مشکل قدم برداریم .
در زندگی هرگز بیش از ده درصد از وقت خود را صرف هیچ مشکلی نکنید . نود درصد بقیه را به راه حل بیاندیشید .
انرژی خود را بخاطر مسائل کم اهمیت هدرندهید … بدانید بیشتر مسائل کم اهمیت هستند .
برای روزه چهار قانون ساده را به یاد داشته باشید :
هیچگونه احساس منفی و ضعیف کننده ای را به خود راه ندهید .
اگر این احساسات به سراغتان آمد فکر خود را به چیز بهتر متمرکز کنید .
فقط به راه حل مشکل بیاندیشید نه به خود مشکل .
اگر دچار لغزش شدید خود را سرزنش نکنید دوباره از سر بگیرید .
این تعهد ده روزه را برای خود ایجاد نکنید مگر آنکه یقین داشته باشید آنرا به مدت ده روز تمام حفظ کنید .
دانلود فایل خلاصه کتاب”بسوی کامیابی جلد دوم”
[gravityform id=”4″ title=”true” description=”true”]